هفت رنگ
واگویه های ذهن بیمار یک کرکس پیر مبتلا به پست مدرنیسم مبتذل! که جدیداً لیبرال دموکرات شده
۱۳۸۶ مهر ۱۵, یکشنبه
آقای دکتر دهنتو...!من مصدومم

مطمئنم خیلی هم مطمئنم ها! که هنگام به دنیا آمدن بنده درتاریخ دوم فروردین ماه یکهزاروسیصدو شصت ویک هجری شمسی دریکی ازبیمارستانهای غرب تهران(حالانمی دونم مریضیم چی بود که اونجا بودم؟!؟!)یکی از ماماها عطسه کرده!*

In The Way Of Neverland**

-فردا کارت سوخت ماشین مامانتو وردار منم مال بابامو! می آرم که بریم...

-کجا؟چه جوری؟نگیرنمون؟

-بامن یکی به دو نکن!ok؟

یه چندتا کتاب خریدم دارم می خونم حال می کنم!گذار به دموکراسی از استاد حسین بشیریه یکیشونه.از بارگاس یوسا هم هست(عشق منه!!)براتون می نویسم از کتابها به زودی.

تاحالامی دونستین که کشتی گیرا یاجودوکارا یا بقیه ورزشکارایی که از روبرو شدن بااون کشور اسمشو نبر! خودداری می کنن چه کاری انجام می دن؟گواهی پزشکی مبنی برمصدومیت!آرزوی یکی از ورزشکارایی که می دونه نمی تونه مقام بیاره همین روبرو شدن باکشور اسمشو نبره!نکته جالب اینه که جدیداً یکی از شطرنجبازای ما جلوی اونا ظاهر نشده!تصور بفرمایید مصدومیت تو شطرنج چه جوری می تونه باشه؟!مثلاً من بودم می گفتم:«آقای دکتر!سرم دردمی کنه دوروبر من نپلک دهنتو...! »

****************************************************

پانوشت:

* خیلی خندم گرفته! ولی درپستهای بعدی اثرات این عطسه رو براتون می گم!

**این ادامه یکی از سلسله پستهای این دوست عزیزه که خیلی بانوشته هاش حال می کنم وزیاد هم ازش الهام(باغلامحسین اشتباه نشه یه وقت!)گرفتم.

برچسب‌ها: , ,

<$I18NPostedByAuthorNickname$> <$I18NAtTimeWithPermalink$> <$BlogItemControl$>

<$I18NNumComments$>:

<$I18NCommentAuthorSaid$>

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDateTime$> <$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<$BlogItemFeedLinks$>

:

<$BlogBacklinkControl$> <$BlogBacklinkTitle$> <$BlogBacklinkDeleteIcon$>
<$BlogBacklinkSnippet$>
@ <$BlogBacklinkDateTime$>

<$BlogItemBacklinkCreate$>

<< صفحهٔ اصلی