گرگی تو و میشم من جمعاً به تو رای دادیم // رسوا و پریشم من ...
مسوولیت(مسئولیت؟) چیه؟چگونه می شه خیر وصلاح یه جمع رو حدس زد و دنبالش رفت؟چه جوریه که یه نفر احساس مسوولیت می کنه؟مرزبندی اون با قدرت طلبی چیه؟آیا دموکراسی اینه که من به تو رای بدم تو هرکاری بخوای بکنی بعد بگی خودت منو انتخاب کردی؟هدف و وسیله کدومه؟چرا هدف باید وسیله رو توجیه کنه؟بااین تفاصیل دیکتاتوری یا نداشتنِ حکومت بهتر نیست؟این سئوالات شخصی نیست،دغدغه ی شخصی منم نیست...حل کردن و ایده دادنش کار من نیست.یه دانش آموز برای فهمیدن سئوال می کنه.من دانش آموز نیستم ولی دنبال یه چیزی هستم.اون چیز حقیقت نیست
امروز یکم آذرماهه.شاید کسای زیادی یادشون نیاد یا ندونن.زنده یاد داریوش فروهر اولین وزیر کار دولت جدید و لیدر حزب ملت ایران و مهربان همسرش پروانه اسکندری نه سال پیش سلاخی شدند.داریوش رو می شناختم از بچه گی.پدرم همیشه تعریف می کرد از دوران جوانی و... ومی گفت اخلاقِ پهلوانی داره.یه بار از نزدیک دیدمش دوازده،سیزده سال بیشتر نداشتم.جوری با من سلام وعلیک کرد که احساس بزرگی کردم و طوری با من دست داد که یاد گرفتم همیشه راست بایستم ومردونه دست بدم مثل خودش.می گفتن در صراحتش هم پهلوونه.حرفش رو نمی خورد،به مقتضیات زمانه کاری نداشت وهیچ گاه ازتهدید نمی ترسید.مرغ عزا وعروسی بود وزندان خانه ی دومش.چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب.در یادبودی که مجله ی شهروند براش منتشر کرده بود تمام حرفهای پدرم و دوستانش یکی یکی تکرار شده بود.امیدوارم روزی برسه در دادگاهی بر پایه ی قانون...امیدوارم
برچسبها: Democracy and Human Rights, Link, Satire