هفت رنگ
واگویه های ذهن بیمار یک کرکس پیر مبتلا به پست مدرنیسم مبتذل! که جدیداً لیبرال دموکرات شده
۱۳۸۶ تیر ۱۱, دوشنبه
اشکنه و بنزین و مصدق

کتاب بسیار خوبی سه سال پیش از طرف یکی دوستان به دستم رسید به نام «جامعه شناسی خودمانی» نوشته حسن نراقی(که سال پیش گمانم پی نوشته آن هم ازاین نویسنده منتشر شد که هنوز فرصت مطالعه آن را نیافته ام).این کتاب با لحنی مطایبه آمیز و انصافا زیبا و موجز به نوعی واکاوی در میان جامعه ایرانی دست زد.خصوصیاتی را از مردم و اخلاقیات و واکنش های آنان را برشمرد با دیدی نقادانه.بعد از مطالعه چندین و چند باره کتاب علاقه مند به جامعه شناسی و مخصوصا در بخش سیاسی آن شدم.مخصوصا تاآنجایی که دریافته ام ایران و ایرانی سیاست زده و علاقه مند به سیاست هستند.نمونه آن را هنگام جلوس در تاکسی خواهید دید!!!گذشته از این حرفها حدود یکصد و دو سال از انقلاب مشروطه می گذرد.انقلابی که درآن زمان به گواه تاریخدانان و آگاهان دارای اهدافی مترقی بود و از جمله حرکتهای پیشرو در زمینه دموکراسی خواهی و عدالتخواهی بود.به سرانجام آن می پردازیم که منتج به حکومتی تمامیت خواه(توتالیتر) شد.دلایل زیادی در یکصد سال اخیر در این مورد ذکر شده است.اما نگاه این مطلب به خلقیات جامعه ایرانی ست.خلقیاتی که باعث ابتر شدن دموکراسی در ایران شد وهنوز با این مشکل دست و پنجه نرم می کنیم.(خودمان با اخلاقیاتمان)ما ذاتا انسانهایی محافظه کار و فرد گرا هستیم.محافظه کار از آن جهت که کمتر تن به ریسک مخصوصا در صحنه اجتماعی می دهیم.انواع توهم های توطئه اجانب،ترس از بگیر وببند،ترس از دست دادن جان و مال و...فرد گرا از آن رو که همه قائل به خود و پیروی دیگران ازآنچه خود می گوییم.ونیز عدم وجود «تفکر انضمامی».نوعی تفکر که در گوشه آن حقی برای دیگران قائل شویم.مشکل در فرهنگ ها و خرده فرهنگ هاست.امری که باید در طول زمان بدان پرداخته شود و یک شبه و حتی ده ساله اصلاح نمی شود.افکار و اعمال ما ایرانیان با تعاریف دموکراسی که در پست پیشین آوردم دارای مقادیری تضاد و تباین است.نکته دیگری که می توان بدان پرداخت جزم اندیشی ذاتی ماست.نتیجه گیری ها و قضاوتهای صفر و یکی.در حالی که جهانی که درآن زندگی می کنیم جهان نسبیت هاست.یا سپید را می شناسیم یا سیاه،یا فلان چیز بد است یا خوب در حالی که همه این ها نسبی است.مخصوصا قضاوت در مورد اشخاص.به طور مثال:مصدق زمانی خوب بود دو روز بعدش بد شد!اوایل انقلاب نامسلمانی بود که نماز خواندن بر جسدش حرام بود!الان دارند حلوا حلوایش می کنن!!!در حالی که مصدق یکی بود از میان من وشما.خوبی داشت،بدی داشت،درست تصمیم گرفت،اشتباه کردو...مشکل ما در صف بندی جهان است .تقسیم بندی شرق و غرب،دوست دشمن.هرکه با مانیست برعلیه ماست و...این اخلاق ایرانی (به نظر شخصی من البته) باعث عقب ماندگی ما از کاروان دموکراتیزه شدن است.

به حول و قوه الهی در زمینه تولید اره اوره شمسی کوره!در دنیا مقام اول را به دست آوردیم.بماند که بنزین نمی توانیم تولید کنیم اما تولیدات پتروشیمیایی آروماتیکمان در دنیا اول است!!!پوپولیست بزرگ هوگوچاوز دست در دست رفیق محمود ما را بدین افتخار عظیم نایل کرد.قله دیگری فتح شد

شعر نامرتبط: نونم نداره اشکنه // ...وزم درختو می شکنه!(شرمندم!!!)

محسن کدیور با این مطلب در شرق دموکراسی و دین را به نقد کشانید.

برچسب‌ها: , , ,

<$I18NPostedByAuthorNickname$> <$I18NAtTimeWithPermalink$> <$BlogItemControl$>

<$I18NNumComments$>:

<$I18NCommentAuthorSaid$>

<$BlogCommentBody$>

<$BlogCommentDateTime$> <$BlogCommentDeleteIcon$>

<$BlogItemCreate$>

<$BlogItemFeedLinks$>

:

<$BlogBacklinkControl$> <$BlogBacklinkTitle$> <$BlogBacklinkDeleteIcon$>
<$BlogBacklinkSnippet$>
@ <$BlogBacklinkDateTime$>

<$BlogItemBacklinkCreate$>

<< صفحهٔ اصلی